گاهی اوقات سادهترین ایده بهترین ایده است. وقتی صحبت از تولید کنندگان OEM و تنظیمات تعلیق آنها میشود، ما تمایل داریم آنها را به دستگاههای خود واگذار کنیم.
از این گذشته، صدها میلیون دلار صرف توسعه اجزای اساسی سیستم تعلیق میشود تا بهترین راهاندازی طیف گسترده را برای کاربر نهایی متوسط ارائه دهد.
برای خودروهایی که به طور سنتی دارای تعصب در عملکرد هستند، فنرهای مارپیچ اغلب بهترین گزینه هستند – مانند مزدا MX-5 میاتا برای مقادیر خاصی از رول بدنه تنظیم شدهاند.
در حالی که مدلهای دارای تعصب راحت اغلب به سیستم تعلیق بادی مجهز میشوند، مانند تنظیمات اختیاری هوای عقب در ولوو S۹۰ که دستاندازها را طوری برطرف میکند که گویی حتی در ابتدا وجود نداشتند.
اما هنگامی که ما مسائل را به دست خودمان در بازارهای پس از فروش میپردازیم تا بهترین بهره را از سواریهایمان ببریم، بحثهای گستردهای بین این که کدام راهاندازی سودمندتر است وجود دارد.
بنابراین در نهایت، کدام بهتر است؟
وقتی صحبت از راحتی به میان میآید، نمیتوان انکار کرد که یک دکل تعلیق بادی که به درستی تنظیم شده است بسیار برتر است. هوا تراکمپذیرتر و قابل تنظیمتر است و در دنیای واقعی بهتر با سطوح مختلف مقابله میکند تا مطمئن شوید که راحتی در اولویت اول است.
اما عملکرد، در مورد آن چطور؟
اگر بخواهیم تصمیم بگیریم که عملکرد سیستم تعلیق بادی بهتر است یا نه باید به استفاده از آنها در سختترین سناریوها نگاه کنیم.
طاقتفرساترین موقعیتها که در آن تنظیمات تعلیق تا حد خود و فراتر از آن تحت فشار قرار میگیرند. ما باید کاربرد آنها را در ورزش موتوری بررسی کنیم.
سیستم تعلیق بادی در ورزش موتوری
برای بسیاری از افراد در صحنه اتومبیلرانی، سیستم تعلیق بادی یک فناوری نسبتاً جدید به نظر میرسد، چیزی که در دو دهه اخیر از دیدگاه بازار پس از فروش به ثمر نشسته است.
اما حقیقت این است که سیستم تعلیق بادی بیش از ۶ دهه، شصت سال، در موتور اسپرت در ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفته است. این بیش از نیمی از زمانی است که موتور خودرو وجود داشته است. ناسکار نمونه اولیه سیستم تعلیق بادی در مسابقات اتومبیلرانی بوده است، جایی که از سال ۱۹۴۹ سیستم تعلیق Air Lift برند انتخابی بود.
در اصل پس از جنگ جهانی دوم برای کمک به کامیونها در حمل وزنهای بیشتر طراحی شد، دقیقاً همین اصل بود که باعث شد سیستم تعلیق بادی در بین مسابقات اتومبیل رانی سهامی مورد علاقه قرار گیرد. ببینید، زمانی که مسابقات اتومبیلرانی نسکار اتومبیلهای واقعی را میراندند که میتوانستید از یک طبقه نمایشگاه بخرید، این بچهها بهترین رانندگان روزمره بودند.
اما آنها فقط مهارتهای خود را روی بیضیهای خاکی تقویت نکردند، بلکه آنها را در جاهای دیگر تقویت کردند، و رانندگی بیضی خاکی به آنها کمک کرد تا مهارتهایشان را برای خط دیگر کارشان تقویت کنند.
روزهای اولیه مسابقات اتومبیل رانی بورسی نیز دوران طلایی دویدن درخشش بود، و مانند بسیاری از رانندههای بزرگ تاریخی، مشاغل جانبی قد کمی غیر قانونیتر بودند.
اما هنگامی که خودروهای عضلانی کاملاً درگیر مسابقات اتومبیل رانی بودند، مستعد افتادگی شدید سیستم تعلیق بودند، که نه تنها منجر به اختلال در هندلینگ میشد، بلکه احتمال شکستگی محصول را نیز به همراه داشت.
سیستم تعلیق بادی پاسخ این سوال بود، مکمل سیستم تعلیق استاندارد برای تقویت ظرفیت حمل و ارائه یک سواری نرمتر برای اطمینان از رسیدن محصول سالم. از آنجایی که رانندگان نسکار از رانندگان روزانه خود برای ورزشهای موتوری استفاده میکردند، سیستم تعلیق بادی در مسابقات ادامه پیدا کرد.
با این حال، معایب و مزایای تعلیق سیستم بادی مختلف است، پشتیبانی اضافی تحت بارهای زیاد و توانایی صاف کردن جادههای پر دستانداز، سطوح کنترل بیشتری را تضمین میکرد و احتمال کمتری از دست دادن کنترل را هنگام مواجهه با یک دستانداز در گوشه وسط کاهش میداد.
در بیضیهای مسابقات اتومبیل رانی استوک، پیچهای کناری بارهای زیادی را روی سیستم تعلیق وارد میکردند و در این حالت بود که هوا همان مزیتهایی را داشت که در زمانهای درخشش در اواخر شب انجام میداد، به ویژه زمانی که در سمت راست برای مقابله با اثرات آن نصب میشد.
از چرخشهای کشیده شده دست چپ. تحت بار مداوم، سیستم تعلیق بادی پشتیبانی مثال زدنی را ارائه میکرد، اما نیاز به ثبات و قابلیت اطمینان باعث شده است که مسابقات اتومبیلرانی مدرن ناسکار به فنرهای مارپیچ متوسل شوند.
سیستم تعلیق بادی در چندین ورزش موتوری دیگر – البته معمولاً به عنوان یک استثنا و نه قاعده، استفاده شده است.
فنرهای کویل در ورزش موتوری
فنرهای مارپیچ به طور یکسان در اتومبیل رانی بسیار رایجتر هستند. اولین بار در سال ۱۹۰۶ در اتومبیلهای جادهای ظاهر شدند.
این فنرها به سیستم تعلیق غالب برای اکثر وسایل نقلیه تبدیل شدهاند، زیرا توانایی از پیش تعیین رفتار بر اساس ساختار و اندازه آنها را دارند و سیم پیچها چقدر محکم هستند.
رفتار قابل پیشبینی آنها بزرگترین کارت کششی است، به دلیل چیزی به نام قانون هوک، که به موجب آن فنرها هنگامی که فشرده میشوند به ابعاد اصلی خود منبسط میشوند و وقتی به سمت بیرون کشیده میشوند، به سمت داخل عقب میروند و به ابعاد اصلی میرسند.
فنرهای چند نرخی دارای سیم پیچ سفارشی هستند که منجر به توانایی مقاومت در برابر مقادیر مختلف نیروی فشاری با افزایش یا کاهش مقاومت میشود، سیستم تعلیق را ایجاد میکند که میتواند برای کنترل چندین سناریو بدون نیاز به تنظیم فیزیکی سیستم تعلیق تنظیم شود.
چیزی که سیستم تعلیق بادی میتواند کاملا تقلید کنید بنابراین فنرهای مارپیچ در بسیاری از انواع ورزشهای موتوری کاربرد پیدا کردهاند.
جایی که آنها با کمک فنرهای خاص، دمپرهای چند نرخی، پایههای گاز با مخازن و پرکننده مغناطیسی که میتوانند قوام آن را تنها با فشار دادن یک دکمه تغییر دهند، جفت شدهاند.
همه چیز، از نسکار مدرن گرفته تا رالی، و مسابقات استقامت تا مسابقات GT از فنر تعلیق استفاده میکند.
به خصوص در مسابقاتی که جادهها ناهموار هستند، از تعلیق بادی اجتناب شده است زیرا سطوح ثابت و سریع در حال تغییر و فشردهسازی میتوانند منجر به پارگی فنرهای بادی شوند، این ثابت میکند که قابلیت اطمینان سیستم تعلیق بادی نسبت به تنظیم فنر کویل ثانویه است.
حتی خودروهای فرمول ۱، اوج فعلی موتور اسپرت، از فنرهای مارپیچ و کمک فنرها استفاده میکنند. اگرچه آنها به طور منحصر به فرد در سیستم تعلیق از طریق میلگردها و میل لنگ زنگ نصب شدهاند. اگر بخواهیم موتور اسپرت را باور کنیم، آزمون نهایی ترکیب مکانیکی خودرو – فنرهای مارپیچ فناوری برتر هستند.
به همین دلیل است که فرمول ۱ از آن استفاده میکند، به همین دلیل است که اتومبیلهای LMP از آن استفاده میکنند و به همین دلیل است که حتی ناسکار، محل آزمایش قبلی سیستم تعلیق بادی، اکنون از فنرهای مارپیچ استفاده میکند. خطی بودن پاسخ، قابل پیشبینی بودن و قابلیت اطمینان باعث میشود که در هنگام کارکرد، نادیده گرفتن سیستم تعلیق فنر کویل سخت باشد.
و در دنیای واقعی؟
در دنیای واقعی نیروهایی که روی یک وسیله نقلیه وارد میشود بسیار کمتر از نیروهایی است که در ورزش موتوری پیدا میکنید. وقتی نوبت به یافتن بهترین دو فناوری میرسد، خطوط به مراتب بیشتر محو میشوند. سیستم تعلیق بادی دوگانگی را ارائه میدهد – راحتی و عملکرد با تکان دادن سوئیچ، با قابلیت بالا و پایین بردن به دلخواه، در حالی که سیستم تعلیق فنر سیم پیچ ثابت است، ارتفاع سواری ثابتی را ارائه میدهد که ممکن است منجر به عملکرد برتر شود، اما در نتیجه عملی بودن و قابلیت استفاده روزانه اگر عملکرد کامل همان چیزی است که به دنبال آن هستید
. در خیابان و مسیر، هیچ چیز بهتر از یک راه اندازی فنر پیچشی بسیار پیچیده با دمپرهای بالا نخواهد بود.
با این حال، تعلیق بادی نباید از بین برود، یک راه اندازی خوب میتواند عملکردی استثنایی با مزایای راحتی اضافی ارائه دهد.
اما از نظر قابلیت اطمینان و توانایی تنظیم دقیق آن برای دقت دقیق، سیستم تعلیق بادی، حداقل در حال حاضر، در جایگاه دوم به فنرهای مارپیچ بازی میکند. معلوم میشود که گاهی اوقات سادهترین ایده بهترین ایده است.